ماهان و خرس پو
سلام گل زندگی من
ما وقتی جا به جا شدیم پسرم مستقل شد و به قول خودش تو خونه جدید اتاگ (اتاق) داره.
بچم برای هیچ کدوم از وسایلی که ما برای اتاقش خریدیم ذوق نکرد و حسابی مارو پکر کرد. اما وقتی فرش اتاقشو خریدیم کلی ذوق کرد و جبران همه ضدحالایی که به ما زده بودو کرد، هر کی خونه ما بیاد اول باید بره فرش اتاق ماهانو ببینه وگرنه ولشون نمیکنه.
چند روزی بود میدیدم ماهان تو اتاقش انگار داره با کسی حرف میزنه ولی هر موقع میرفتم متوجه میشد و مثل همیشه منو دعوت به بازی میکرد. اما.... امروز جوری رفتم که متوجه نشد:
دیدم روی فرشش خوابیده و داره خرس پو بوس میکنه و به عروسکهای دیگه فرشش میگه خرس منو اذیت نکنینا! خرس خوشدلم (خوشگلم) دوست دارم. گربونت (قربونت) برم. بعدم اسباب بازیهاشو میذاشت رو خرسه میگفت بیا بازی کن دوستم.
فقط حیف نتونستم از اون لحظه عکس بگیرم. ولی جاتون خالی کلی خندیدم و حسرت خوردم به اینکه چرا ما بزرگا مثل این بچه های معصوم نمیتونیم اینقدر مهربون باشیم.
اینم فرش اتاق آقا ماهان
عزیزم امیدوارم همیشه خوشحال باشی.