دعوت به مسابقه
سلام پسر مامان
خاله سارا مارو دعوت به یه مسابقه کرده، که بعدش ما هم باید ٣تا از دوستامونو دعوت کنیم. خیلی ممنون سارا جون
این اولین مسابقه وبلاگی شماست.
موضوع مسابقه اینه:
هدفتون از ساخت این وبلاگ چی بود؟
این وبلاگ رو دوست خوبم سارا جون (مامان کیان کوچولو) به من معرفی کرد و زحمت درست کردنش هم خودش کشید.
من از دوران بارداریم همیشه یه خاطرات خاص و توی یه دفتر مینوشتم، و شما هم که به دنیا اومدی ادامه دادم وقتی هم که وبلاگت درست کردم بیشتر مینویسم تا روزهایی را که در آینده تو خاطرت نیست با خوندن این وبلاگ به خاطرت بیاد.
وبلاگ مثل یه صندوقچه کوچیک توی خونه های قدیمی میمونه که وقتی درشو باز کنی گرد و غبار و گذر زمان رو میبینی و تمام خاطره ها برات زنده میشن و حالا تو این دنیای شلوغ و پرهیاهو این صندوقچه پیشرفته تر و علمی تر شده که بهش میگن وبلاگ... که اینم قشنگیهای خودشو داره مثل گذشتمون، مثل خاطره هامون...
وبلاگ دوست داره چون بهم میگه مادر شدن یعنی ورود به دهکده کوچیک.... که برای وارد شدن به این دهکده قشنگ باید از دروازه اون رد بشی، و برای رد شدن باید رمز عبور داشته باشی. رمز عبور همون مهر مادریه که بهت رنگ و بوی زندگی میده، بهت نفس میده تا زمانی که زنده هستی زندگی کنی چون یه موجود کوچیک بهت نیاز داره، اون با نفسهای تو نفس میکشه، باهات حرف میزنه و بهت انگیزه میده تا بنویسی که دوسش داری، بهت اجازه نگهداری زیباترین لحظه های عمرت همراه با مهربون ترین عزیزانت میده.....
امیدوارم بعدها با خوندن این خاطرات لبخند قشنگتو ببینم.
و سه نفر از دوستامون که به مسابقه دعوت میکنیم:
مامان دانیال کوچولو
راضیه جون مامان محمد کیان جیگر
نازی جون مامان پانیذ خوشگله